دوست دارم جستجو در جنگل موی تو را
از خدا چیزی نمیخواهم به جز بوی تو را
دختر زیبای جنگلهای آرام شمال
از کجا آورده دست باد گیسوی تو را؟
آستینت را که بالا داده بودی دیدهاند
خلق رد بوسه من روی بازوی تو را
چشمهایت را مراقب باش، میترسم سگان
عاقبت در آتش اندازند آهوی تو را
کاش جای زندگی کردن در آغوشت، خدا
قسمتم میکرد مُردن روی زانوی تو را
ناصر حامدی
:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران و ترانه سرایان
:: برچسبها: ناصر حامدی غزل غزل سرا غزلیات شعر شاعر اشعار اشعار ناصر حامدی شعرانه شاعرانه شعر کهن شعر کلاسیک شعر نو شعر سپید شاعر کلاسیک شاعر قدیمی شاعر معاصر شعر حامدی غزل حامدی poet poetry